بیانیه سازمان راه کارگر پیرامون اهمیت کارزار شادی

و نه به حجاب اجباری

 

 

 

ظاهرا ماجرا از آنجا آغاز شد که خانم مسیح علی نژاد ( روزنامه نگار اصلاح طلب مقیم انگلیس که از همکاران صدای امریکا نیز میباشد ) عکسی از خودش بدون روسری در پارکی در لندن را در فیس بوک قرار میدهد . برخی از زنان ساکن ایران به او پیام  میفرستند که ایکاش ما هم قادر بودیم موهای خویش را آزادانه به وزش باد می سپردیم . مسیح علی نژاد عکس دیگری را در فیس بوک قرار میدهد که مربوط به دوران اقامت او در ایران بود و گفت که شما زنان ایران هم میتوانید از این نوع آزادیهای یواشکی داشته باشید . به دنبال این ماجرا ، کارزار وسیعی در شبکه اجتماعی فیس بوک راه می افتد که در آن زنان مبارز کشورمان در یک نافرمانی مدنی آشکار که آنرا آزادی یواشکی نامیدندعکسهای بدون روسری و مقنعه خویش در خانه و ماشین و ساحل و کوه و و دشت و دمن را بطور علنی به اشتراک گذاشتند . گاهی تنها ، گاهی همراه با دوستان و حتی پدر یا برادر یا همسر خویش . در راستای همین کارزار نه به حجاب اجباری و قوانین اسلامی رزیم عصر شتر چرانی ، ویدیوهایی نیز پخش شد که راه رفتن برخی از زنان بدون روسری در خیابانهای شهرهای بزرگ بویژه تهران را به نمایش میگذاشت . این حرکت اعتراضی در دفاع از آزادی پوشش ، مقارن شد با یک کارزار بین المللی دیگر که در دفاع از شاد بودن و ضرورت نشاط و رقص در دنیای پر از جنگ و بحران و فلاکت کنونی بر پا شده بود . بانی این اقدام تحسین برانگیز خواننده انگلیسی زبان فارل ویلیامز بود که آهنگ شاد و جذابی را بنام HAPPY  در شبکه یوتوب به رایگان به اشتراک گذارده بود که طی آن از همه انسانها با عقاید  ، فرهنگها و مذاهب مختلف دعوت کرد که با رقص های زیبای خویش با ضربآهنگ این ترانه به سلیقه خود برقصند و آنرا بازسازی کنند . این پیشنهاد فارل ویلیامز مورد استقبال وسیع در کشورهای مختلف قرار گرفت و میلیونها نفر را در ستایش شادی به حمایت از آن کشاند اما تا این لحظه فقط در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی بود که سازندگان ویدیوی هپی مورد بازداشت قرار گرفتند و در برابر دوربین های صدا و سیمای فاشیستی به اعترافت ساختگی و دروغین وادار شدند . این جوانان اگر چه فعلا با سپردن وثیقه آزاد شده اند ولی دستگیری آنها و نیز افزوده شدن بر تحرک گشت ارشاد و بازداشت انبوهی از به اصطلاح بد حجابها در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشورمان ، عمق وحشت و در عین حال نفرت رژیم ماتم و زاری و گریه را از شادی و شادابی و پایکوبی مردم سکولار و آزادیخواه ایران به نمایش میگذارد  و توجه انسانهای مترقی جهان را بار دیگر به فناتیسم مذهبی و آپارتاید جنسی حاکم بر کشورمان جلب میکند.

اما اشتباه بزرگی خواهد بود که مقاومت و نافرمانی میلیونی و وسیع زنان و مردان آزادیخواه ایران را فقط محصول ماجراای چند هفته اخیر بدانیم . مبارزه علیه حجاب اجباری و برای آزادی بی قید و شرط پوشش نه توسط اصلاح طلبانی نظیر مسیح علی نژادها بلکه توسط  انبوه زنان دمکرات ، چپ و سکولار کشورمان آغاز شده و تداوم داشته است . این مقاومت و نافرمانی حدود 35 سال است که کم و بیش وجود داشته و سبب گشته که رژیم اسلامی نه تنها نتواند به مدینه فاضله دینی خود برسد بلکه بالعکس اکثریت مردم ایران را به سکولارترین مردمان خاورمیانه تبدیل کند که جدایی کامل دین از دولت را بخش جدایی ناپذیری از روند آزادیخواهی و برابری طلبی میدانند. یادمان باشد که نخستین تظاهرات و مقاومت در برابر  نظام تئوکراتیک و فقاهتی را زنان ایران در اسفند 57 در واکنش به فرمان حجاب اجباری خمینی  سازمان دادند . چه آنزمان ، چه اکنون متاسفانه هستند نیروها و فعالینی در جنبش زنان – اعم از اصلاح طلب و انقلابی ، اعم از لیبرال و چپ – که به بهانه وجود الویتهای مهمتر  ، کارزار و کمپیین " نه به حجاب اجباری " و دفاع از آزادی پوشش را به هیچ می انگارند  و یا به بهانه اینکه همه زنان و دختران نمی توانند چنین اشکالی از مقاومت و مبارزه را در پیش بگیرند با سکوت معنادار و یا حتی تخطئه کارزار اخیر زنان شجاع کشورمان ، اهمیت این نافرمانی مدنی و مطالبه آزادی پوشش را در روند سکولاریزه کردن ایران و رهاندن آن از بختک اسلام سیاسی ،  درک نمی کنند . البته بخشی از این گیج سری نه ناشی از وجود الویتهای مهمتر در جنبش زنان ، بلکه ناشی از منافع سیاسی مخالفین این کارزار است . در سالهای نخست بعد از انقلاب به بهانه الویت مبارزه ضد امپریالیستی و یا طبقاتی به مطالبات برحق جنبش زنان بی توجه بودند و اکنون به بهانه حمایت از دولت " تدبیر و امید " و بهانه ندادن به دست جناح های اصولگرای رژیم که میخواهند به اصطلاح دولت حسن روحانی را تضعیف کنند !!!!

  متاسفانه در بخشی از اپوزیسیون سرنگون طلب و حتی چپ که به حسن روحانی توهم ندارند نیز این بی توجهی ، سکوت و انفعال مشاهده می شود . تو جیهاتی از این دست قبلا در مورد جنبش زیست محیطی  و نیز دفاع از حیات وحش و حقوق حیوانات و همچنین حق گرایش جنسی یعنی مبارزه با هوموفوبیا یا همجنس گرا هراسی نیز دیده می شد . اپوزیسیون سنتی اهمیت این جنبشهای اجتماعی نوین را درک نمی کند و با مخفی کردن خویش در پشت به اصطلاح مبارزات انقلابی ، همه چیز را همچون تجارب شکست خورده گذشته به روز محشر حواله میدهد .

ما سوسیالیستها به مثابه تنها نیرویی که برابری را با آزادی و دمکراسی عمیق پیوند میزند باید نه تنها سیمای کارگری – طبقاتی خود را به نمایش گذاریم بلکه باید چهره ای کاملا فمینیستی ، زیست محیطی ، سکولار ، مدرن و به روز ( آپ تو دیت شده و آبدیده ) داشته باشیم . چپ باید بیش از هر نیرویی از کارزار " نه به حجاب اجباری " حمایت و در آن مداخله فعال نماید . قرة العین های زمانه ما نباید تنها بمانند . رژیم قرون وسطایی به بهانه حفظ " عفت عمومی " و " ناموس " و البته ممانعت از ساطع شدن اشعه های شیطانی موی زنان و دختران سرزمین مان ، عزم جزم کرده با فعالتر کردن قدرت سرکوب گشت ارشاد و قوای امنیتی اش ، با خانه نشین کردن زنان و تبدیل آنها به برگان جنسی مطیع مردان و بدل شدن به ماشین تولید مثل ، در قرن 21 به همه دستاوردهای تا کنونی جنبش جهانی ما یورش برد ، اما مقاومت ، مبارزه و نافرمانی مدنی میلیونی زنان و مردان آزاده و سکولار در تمام 35 سال حاکمیت نظام مطلقه فقیه ، نشان میدهد که روزبروز بر آگاهی های عرفی مردم بویژه جوانان افزوده شده و این رژیم است که قافله را باخته است .

کارزار جریحه دار کردن " عفت عمومی " رژیم را باید جدی گرفت و با تمام قوا به یاری جنبش شادی و جنبش نه به حجاب اجباری مدد رساند. زیرا برای شادیست که ما برای آزادی و برابری مبارزه میکنیم !

 

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

29 مه 2014 -  8 خرداد 1393

www.rahekaregar.com